اقدام عجیب طالبان: انحراف آب هیرمند به شوره زارهای افغانستان! بند قانون جوانی جمعیت به‌دلیل کمبود ماما اجرا نمی‌شود آتش‌سوزی منزل مسکونی در خیابان صیاد شیرازی+تصویر (۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳) محور هراز یکطرفه شد (۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳) اهدای اعضای بدن جوان مرگ مغزی، نجات‌بخش جان پنج بیمار شد (۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳) واژگونی خودرو در محور نیشابور- کاشمر هفت مصدوم بر جای گذاشت (۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳) حمله با سلاح سرد به مامور نیروی انتظامی در ملارد (۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳) همه چیز درباره تأیید سوابق تحصیلی داوطلبان کنکور ۱۴۰۳ + راهنما آخرین خبرها از پرونده ربایش «یسنا»، دختر کلاله‌ای | ۴ متهم دستگیر شده‌اند آخرین خبر‌ها از وضعیت مناطق سیل‌زده خراسان‌ جنوبی (۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳) تمدید زمان مشاهده و تأیید سوابق تحصیلی داوطلبان کنکور ۱۴۰۳ بی‌ثباتی در کارخانه انسان‌سازی! انتقال زائران حج تمتع از مدینه به مکه با قطار سریع‌السیر چطور با مصرف کافئین دچار مسمومیت می‌شویم؟ تشخیص زودهنگام بیماری‌های کبد را جدی بگیرید ۵ راه حل خانگی درمان مسمومیت | روش‌هایی که برای درمان مسمومیت معجزه می‌کنند کاهش فشار خون با ایستادن بیشتر! چرا بعد از خوردن غذا شکم باد می‌کند؟ | علل نفخ بعد از خوردن غذا را بشناسید چرا بدن‌درد می‌گیریم؟
سرخط خبرها

مدرسه، اختصاصی سازی و قرنطینه فرهنگی

  • کد خبر: ۱۳۴۶۰۸
  • ۲۳ آبان ۱۴۰۱ - ۱۸:۰۵
مدرسه، اختصاصی سازی و قرنطینه فرهنگی
آموزش وپرورش که باید نمودی از عدالت اجتماعی باشد و به طور برابر در اختیار اعضای جامعه قرار گیرد، به دلیل همین نبود تمرکز به نقطه آسیب بدل شده است.

بر همگان آشکار است که نسبت به جایگاه و تراز اهمیت مسئله آموزش هیچ تردید و اختلاف نظری وجود ندارد. این نکته که کامیابی جامعه‌های گوناگون به بدنه اجتماعی تربیت شده در نظام آموزشی ایشان وابسته است، اصلی انکارناپذیر است. ولی با افسوس همین امر روشن و آشکار که مورد وفاق و باور بخش‌های گوناگون جامعه است، در بسیاری از موارد عملیاتی نمی‌شود و به پیامد مطلوب نمی‌رسد.

این یکی از آسیب‌های فرهنگی نظام‌های اجتماعی است که بسیاری از مسائل که مورد توجه جامعه هستند، در عمل نادیده گرفته می‌شوند. یکی از دلایل این امر، همین بدیهی بودن موضوع است. به عبارت دیگر، گاه موضوعاتی که کاملا پیش روی ما هستند، ساده به نظر می‌رسند و همین سادگی موجب غفلت از موضوع و به حاشیه راندن آن می‌شود.

در جامعه ما نیز آموزش وپرورش گرفتار این چالش است؛ یعنی در عین اهمیت (آن هم درصورتی که تقریبا در همه سیاست‌های ابلاغی کلان جایگاهی ممتاز برای این مسئله دیده شده است)، آن گونه که بایدوشاید، متمرکز به آن پرداخته نشده است. خود این نبود تمرکز موجب انحراف در مأموریت می‌شود و هرکس از گمان خویش به این مقوله می‌پردازد.

آموزش وپرورش که باید نمودی از عدالت اجتماعی باشد و به طور برابر در اختیار اعضای جامعه قرار گیرد، به دلیل همین نبود تمرکز به نقطه آسیب بدل شده است.

درواقع نبود تمرکز راستین در نظام آموزشی زمینه شکل گیری فضا‌هایی آموزشی را رقم زده است که افزون بر ایجاد حس بی عدالتی در جامعه و تفاوت میان بخش‌های گوناگون از بهره مندشدن از مزایای آموزشی، اتفاقا با آسیب‌های فرهنگی بسیار مهم تری روبه روست. نگارنده در سطور پیش رو این آسیب فرهنگی را مدنظر قرار داده و نکاتی درباره آن طرح می‌کند.

شکل گرفتن مدارس ویژه و وابسته به یک سازمان، جریان یا فضای فکری مشخص، از مواردی است که در سال‌های گذشته به شدت با آن‌ها روبه رو هستیم. معمولا الگوی مدیریت و نوع فعالیت مدرسه‌های خاص، به جریان فکری ویژه‌ای وابسته است که آن آموزشگاه‌ها را تأسیس کرده اند. برخی از این مدارس مانند مدارس غیرانتفاعی معمول، بیشتر انگیزه کامیابی دانش آموزان در کنکور را دارند و فعالیت‌های خویش را بر ارتقای آموزشی آن هم از نوع تست زنی و آمادگی برای پیروزی در این آزمون قرار می‌دهند. به طبع به تربیت در چنین مدارسی چندان توجه نمی‌شود و در حاشیه آموزش قرار دارد.

در کنار مدارس غیرانتفاعی معمول، با آموزشگاه‌هایی روبه رو هستیم که ذیل یک سازمان یا تفکر خاص شکل گرفته اند و فعالیت می‌کنند. به طورکلی نهاد‌های این چنینی اساسا از راه اندازی این مدارس انگیزه مادی ندارند و اتفاقا رویکرد‌های تربیتی و پرورشی را مدنظر خویش قرار می‌دهند. در ارزشمندی این نیت که یک دستگاه فکری خاص کوشش می‌کند نسلی را هماهنگ با ارزش‌های بنیادین خویش که عموما هماهنگ باارزش‌های ملی و حاکمیتی است، تربیت کند، هیچ شکی نیست؛ ولی پرسش بنیادین این است که آیا چنین فرایندی می‌تواند به این موضوع کمک کند و راهگشا باشد؟

به اعتقاد نگارنده چنین تفکری نمی‌تواند نیت اشاره شده را محقق سازد. در چنین آموزشگاه هایی، سیاست گذاران و مدیران می‌کوشند بر بنیاد ارزش‌ها و آموزه‌های معرفتی خویش، به پرورش دانش آموز اقدام کنند. سؤال مهم اینجاست که برای تحقق این امر از چه شیوه و فرایندی بهره می‌برند؟ شاهد این هستیم که مدارس خاص این چنینی که پیرامون یک گروه یا تفکر خاص مدنی یا سازمانی شکل می‌گیرند، کوشش می‌کنند از همان سنین پایه دانش آموزان را جذب کنند و ایشان را در پرگاره آموزش‌های اختصاصی خویش قرار دهند.

در چنین سازوکاری دانش آموز هرچند در معرض آموزه‌های تربیتی قرار می‌گیرد و پایه به پایه و سال به سال در این مدار به جلو حرکت می‌کند، با مشکلی بزرگ به نام قرنطینه روبه رو می‌شود. در این شیوه دانش آموز در یک محیط قرنطینه و بدون ارتباط با جامعه واقعی قرار می‌گیرد و بدون لمس کردن واقعیات اجتماعی و آسیب‌هایی که در جامعه جریان دارد، رشد می‌کند.

تصور کنید فردی که همواره در محیطی سترون رشد کرده و هرگز با فضای بیرونی و غیرسترون روبه رو نبوده است، در صورت رویارویی با جهان واقعی چقدر آسیب پذیر خواهد شد. محیط قرنطینه‌ای فرد را ناآشنا با جامعه و آنچه در آن می‌گذرد، بار می‌آورد و دانش آموز پس از پایان تحصیلش در مدرسه، با ورود به دانشگاه و قرارگرفتن در محیط واقعی با حجمی از تعارضات روبه رو می‌شود و امکان تطبیق دادن خودش را نخواهد داشت؛ بنابراین می‌توان نتیجه گرفت آموزشگاه‌هایی که در حکم فضای قرنطینه‌ای قرار می‌گیرند، از دریچه نگاه فرهنگی با آسیب‌هایی جدی روبه رو هستند.

چنانچه با انگیزه‌های تعالی معرفتی دانش آموزان نیز اقدام به جداسازی ایشان کنیم، لازم است حتما ارتباط محیطی ایشان با جامعه را پیش بینی و تمهید کنیم تا آسیب و تعارض به کمترین حد ممکن برسد.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->